9

من قبل از موسیو عاشق هیچکس نشده بودم. کلأ تیریپ عشق و عاشقی برنمیداشتم هیچوقت. همیشه تو اکیپمون که متشکل از ۴تا دختر شر بود, سر به سر همه پسرا میذاشتیم ولی با هیچکدوم رفاقت نمیکردیم, خیلیا دلشون میخواست با یکی از ما ۴تا رفیق شه ولی ما رو نمیدادیم به کسی. دوران فوق العاده خوشی رو میگذروندیم. هیچ پسری رو به هیچ جامون حساب نمیکردیم و فقط میخندیدم و خوش میگذروندیم. تو کل دوران کارشناسیمون معدلمون از ۱۸ پایینتر نیومد علیرغم اینکه یک رشته سخت فنی رو میخواندیم. همه تریپ عشق و عاشقی مسخره  بود به نظرمون...اینا رو گفتم که بگم چه مدل شخصیتی داشتم و وقتی با موسیو وارد یک رابطه جدی شدم, همه حتی خودم تا یک سال باورمون نمیشد...ولی حالا یکی از کسانیکه واسم بسیار مهمه آیندش, وارد یک رابطه عشق و عاشقی شده که من از هر طرف این رابطه رو بررسی میکنم, بیشتر معتقد میشم که این رابطه اشتباه محضی بیش نیست... حالا هرچی میخواهم یک کاری کنم که چشم و گوش اون آدم رو باز کنم, اون فکر میکنه من هنوز همون ویدایی هستم که هیچ عشقی رو قبول نداشتم... ولی منم عاشق شدم, منم حال و هوایت رو درک میکنم, مخالفتم رو پای شیطنتهای همیشگیم نذار, فکر نکن من هنوزم عقیدم بر اینه که عشق و عاشقی کیلویی چند... من خیلی وقته مبتلا شدم. حرفهام رو باور کن عزیزترینم
نظرات 2 + ارسال نظر
لاندا سه‌شنبه 29 دی 1394 ساعت 18:58

میدونی ویدا، همیشه فهموندن این جور اشتباها به افراد دیگه، سخت ترین کار دنیاس. باور کن خودشونم می دونن، ولی نمی خوان قبول کنن. من اینو در مورد یکی از عزیزترین آدمای زندگیم حس کردم، خدا رو شکر که بعد از 2 سال خودش سر عقل اومد...

دقیقا... ولی اطرافیانشون اگه دلسوز باشن خیلی میتونن موثر باشن

هیکی یکشنبه 27 دی 1394 ساعت 18:24 http://picky-hicky.blogsky.com

واقعا حتی سرسخت ترین آدم ها هم وقتی عاشق میشن تموم معادلاتشون بهم میریزه! :)

بسیاااار موافقم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.